سلام به شمایی که دارید میخونید!
امروز منم که دارم مینویسم. یعنی خود وبلاگ، نه فاطمه! ما وبلاگا معمولا فقط حرفای بلاگرهامون رو منتقل میکنیم حتی اگه از حرفش خوشمون نیاد. پس چی شد که جسارت اینو پیدا کردم که خودم پست بذارم؟ این پست غار تنهایی من رو خوندم، وبلاگ میخک. یعنی راستش ما وبلاگها چند شبه تو دورهمی شبانهمون درد دل میکنیم و هر کی غیبت صاحبشو میکنه! مثلا همین بلاگر من، فاطمه، رو ببینید؛ برداشته اسم منو گذاشته بلاگی از آن خود. عصری داشتم به غار تنهاییِ میخک میگفتم، که استثمار بیشتر از این؟ اسمم رو یه جوری انتخاب کرده که از همون اول بگه من از آن خودشم و حرف، حرف اونه! ولی من میخوام با گذاشتن این پست ثابت کنم اینطور نیست. برا همین تا دیدم فاطمه حواسش نیست و معلوم نیست ساعت ۲۳:۲۳ یا چه میدونم، ۰۰:۲۶ بامداد فردا بخواد بیاد پست روز دهم چالش یخشکنو بذاره، گفتم خودم یه حرکتی بزنم. اینکه میگم حواسش نیست برا اینه که امروز قرنطینهش تموم شده و صبح پاشده رفته بیرون و الانم سرش گرم استوری گذاشتنه. بعد از یه ماه و خوردهای رفته تو اینستا یه چیزی بذاره و چند دقیقهای ول کرده منو. منم اول رفتم با هویت خودم چند تا کامنت گذاشتم، بعدم گفتم یه چیزی اینجا بنویسم که هر وقت اومد بفهمه من وبلاگی از آن خودمم نه اون!
البته راستش این حرکت از اینجا شروع شده و قرار نبود حتما با غر زدن همراه باشه. ولی من خلاقیت خاصی ندارم و یه جورایی از غار تنهایی تقلید کردم. خب بهم حق بدین، شما هم اگه همهش یکی بالا سرتون باشه بهتون بگه چی بنویسید و منتشر کنید خلاقیتتون کشته میشه!
ولی باید یه کاری میکردم دیگه. این بلاگرِ من جوگیره و میخواد تو هر چالشی شرکت کنه. یه ذره در نظر نمیگیره هر روز پست بذارم خسته میشم و بازدهیم میاد پایین! مدام وِر وِر وِر تو گوش من! خودشم نمیفهمم کار و زندگی نداره؟ معلوم نیست از چی فرار میکنه که ده روزه همهش یا خودش داره یخ میشکنه یا یخ شکستن بقیه رو میخونه.
همین الان به ذهنم رسید اگه این پست رو پایان شرکتش تو چالش یخشکنی اعلام کنم، تو عمل انجام شده قرارش دادهم! همهی یخا رو که قرار نیست تو بشکنی آخه!
البته نمیدونم چقدر براش اهمیت داشته باشه. دوباره فردا ممکنه بیاد یه سری حرف بهم تحویل بده و بشینه منتظر تا ساعت یه عدد خاص بشه که دکمهی انتشارو بزنه. نمیفهمم واقعا؛ اون «انتشار در آینده» رو واسه تو گذاشتن دیگه، یه بار ازش استفاده کن!
فکر کنم الانا دیگه پیداش بشه، من فعلا برم تا مچمو نگرفته.