۶۲۱ سال پیش، همچین روزی یک روز پاییزی از اولین سال قرن پونزدهم میلادی بود. جایی از تاریخ اواخر قرون وسطا و اوایل دوره‌ی رنسانس. گوتنبرگ که قرار بود سال‌ها بعد ماشین چاپش رو اختراع کنه، حدودا یک ساله بود. کریستف کلمب نه تنها هنوز آمریکا رو کشف نکرده بود، به دنیا هم نیومده بود! جنگ‌های صد ساله تو اروپا تازه به نیمه رسیده بودن. این‌طرف دنیا و چند ماه قبل، تیمور لنگ که سه چهار سال آخر عمرش رو می‌گذروند، در یکی از بی‌شمار فتوحاتش به بغداد حمله کرده بود. ظاهرا هنوز دنیا پر از جنگ و کشورگشایی بود. اما اخیرا دنیا از قحطی بزرگ و همه‌گیری طاعون سیاه در اواسط قرن قبل گذر کرده بود و جمعیت دوباره داشت زیاد می‌شد (طبق ویکی‌پدیا، طاعون سیاه باعث مرگ نیمی از جمعیت اروپا و یک‌سوم جعیت ایران و خاورمیانه شده بود).

خیلی دوست دارم بدونم کسانی که از اون قحطی و همه‌گیری جون سالم به در برده بودن، نسبت به اوضاع امروزشون چه حسی داشتن. آیا خوشحال بودن که زنده موندن و دیگه جنگ براشون شوخی بود؟ درباره‌ی آینده چه ایده‌هایی داشتن؟ روزنه‌ی امیدی می‌دیدن؟

امروز ۱ اکتبر ۲۰۲۲ میلادی و ۹ مهر ۱۴۰۱ شمسیه. سایت days of the year عنوان‌های روز جهانی قهوه، گیاه‌خواری، موسیقی و چند مورد دیگه رو برای امروز ثبت کرده. به نظر میاد دغدغه‌های مربوط به نیازهای اولیه‌ی بشر اونقدری کم شده‌ن که دیگه وقت داره هر روز رو به یادآوری یک یا چند موضوع اختصاص بده -که شاید بعضیاش هم واقعا مهم هستن. تکنولوژی از صنعت چاپ به این‌ور خیلی پیشرفت کرده؛ حالا فضایی به اسم اینترنت وجود داره و اصلا نیازی نیست که هر چیزی چاپ بشه. به نظر میاد آدما از ۶۲۱ سال پیش از خیلی لحاظ شرایط بهتری دارن، اما...

اما الان در حالی دارم این جملات رو می‌نویسم که دو هفته‌س خیابونای ایران برای اعتراض شلوغ شده‌ن؛ اعتراضی که بخشیش در بستر اینترنتی جریان داره که اون هم استفاده ازش محدود شده! تو افغانستان هر هفته یه انفجار انتحاری رخ می‌ده، فلسطین همچنان درگیر ناامنی و اشغاله، و حتی چند ماهه بین روسیه و اوکراین جنگه و همین دیروز بخش‌هایی از اوکراین رو به روسیه برگردوندن. هنوز دنیا پر از جنگ و درگیری‌های کوچیک و بزرگه، و هنوز انگار قدرت‌ها سرزمین فتح می‌کنن. این رو هم اضافه کنم که تازه چند ماهه همه‌گیری کرونا کمی فروکش کرده، بعد از اینکه طبق آمار رسمی بیش از ۶.۵ میلیون نفر در دنیا به خاطرش از بین رفتن.

برام سواله که بشر امروز آینده رو چطور تصور می‌کنه؟ آیا امیدی می‌بینه؟

آدم‌هایی که وسط درگیری‌ها هستن چطور به آینده نگاه می‌کنن؟ اونایی که در امنیت و رفاه نسبی فقط ممکنه از طریق اخبار از این درگیری‌ها باخبر بشن چطور؟

من فکر می‌کنم ۶۲۱ سال دیگه همچین روزی، یعنی ۹ مهر ۲۰۲۲ خورشیدی، اگه هنوز بشریت وجود داشته باشه و با دست خودش خودشو نابود نکرده باشه، قطعا وضع دنیا از نظر پیشرفت علم و رفاه و این دست موارد بهتر شده. اما در مورد ذات انسان شک دارم تغییری رخ داده باشه. شاید بعضی جنبش‌های اجتماعی بالاخره به نتیجه رسیده باشن اما احتمالا جنبش‌های جدیدی در جریان باشه. شاید قوانین محکم‌تری برای جلوگیری از سوء استفاده از قدرت وضع شده باشه، اما انسان قدرتش رو به شکل دیگه‌ای به رخ دیگران بکشه. احتمالا همچنان خیلی از آدم‌ها فکر می‌کنن اونچه خودشون می‌گن درسته و بقیه احمقن اگه نظر دیگه‌ای دارن. شاید جنگ فیزیکی دیگه وجود نداشته باشه، اما خشونت و درگیری بین آدم‌ها همچنان به شکلی وجود داره. احتمالا اون روز برای بیماری‌های جدید سریع‌تر درمان پیدا می‌شه و مرگ‌ومیر ناشی از اون‌ها خیلی ناچیزه، اما هنوز انسان قادر نیست از وقوع یه همه‌گیری جلوگیری کنه. و...

من به آینده امیدوارم، ولی فکر نمی‌کنم باگ‌های انسان بودن هیچ‌وقت از بین بره.