ما اصولا سیزدهبهدرها برنامهی خاصی نداریم :| امروز با پدر رفتم میدون آزادی چون شنیده بودم تو تعطیلات عید طبقه بالاشم راه میدن (نمیدونم سیستم چیه، تا حالا نرفتم)، ولی کلا بسته بود و همونجا یه دور زدیم.
بعد رفتیم محلهی قدیمیمون (از اول ازدواج مامان بابام تا حدود پنج شیش سالگی من) و بابام سه تا خونهای که توشون مستاجر بودن/بودیم رو نشونم داد. من فقط یه تصویر محو از یکیشون یادمه که هر چی هم بیشتر روش تمرکز میکنم محوتر میشه.
خاطرات دور این مدلیان، نه؟ از یه جایی به بعد آدم شک میکنه به واقعی بودنشون.
بگذریم، شما سیزدهبهدرتون رو چطور گذروندید؟
پ.ن. عجیبه که با اینکه هنوز سه روز تعطیلی داریم، بازم غروب سیزده برام دلگیر مینمود!
پ.ن۲. بسیار خرسندم که بعد از چند سال، امروز دیگه تو اینستا شعر "من خود آن سیزدهم کز همه عالم به درم" به چشمم نخورد!
پ.ن۳. دروغ سیزده دیگه چه مسخرهبازیایه؟ بعضیا فکر میکنن خیلی بامزهن؟
+ عید مبعث رو خیلی زیاد تبریک میگم💐 یکیتون شیرینی بیاره پخش کنه :دی