نصف کسایی که میشناسم یا شمالن یا مشهد یا اصفهان یا هرمز یا کیش یا مالزی! :دی منم از دو سه روز پیش میگفتم چی کار کنم چی کار نکنم که امروز واقعا حس دانشگاه رفتن نیست به خاطر یه کلاس (با این که استاده گفته بود بیاین). قرار شد با همون دوست اوندفعهای بریم یه فیلم دیگه ببینیم. (نهایت تفریح!) قرارمون حدود ساعت دوازدهونیم، یک بود تو باغ کتاب که به اکران ساعت سه برسیم. چون اصولا فیلمای جشنواره رو اگه همون روز بخوای بلیت بگیری باید کلی زودتر بری بشینی تو صف.
من حدود ۱۲ و ده دقیقه رسیدم و پرسوجو کردم فهمیدم تو باغ کتاب از این خبرا نیست و اکرانها فقط برای کساییه که از قبل بلیت گرفتن. وقتی بالاخره موفق شدم با دوستم تماس بگیرم گفت هنوز خونهس، نماز میخونه میاد. گفتم باشه من منتظرتم، بیا که تصمیم بگیریم سینمای دیگهای بریم یا همینجا بچرخیم.
این وسط دو تا دختر دیگه اومدن همون سوالو دربارهی نمایش فیلما ازم پرسیدن و اونا هم مثل من ضایع شدن. :)) بعد با یه دختر دیگه که کنارم نشسته بود یه کم راجع به فیلمایی که رفتم دیدم صحبت کردم.
با فاصلهی کم از تماس قبلی، دوستم دوباره زنگ زد و گفت مامانم میگه کارت دارم و حالا که فیلم نیست نرو. پشت گوشی پوکر فیس شدم. بهش گفتم خب پس من چی کار کنم؟ :| یادم نیست دیگه چی گفتیم ولی عذرخواهی کرد و فکر کنم از لحن حرف زدنم متوجه شده که ناراحت شدم. در کل میدونم که خونوادهش یه کم به بیرون رفتناش گیر میدن، ولی نمیشد بهم برنخوره تو چنین موقعیتی!
زنگ زدم به مامانم که بیرون بود و داشت میرفت خرید، قرار شد بیاد دنبالم با هم بریم. :)) تو اون فاصله اول خواستم بشینم کتاب بخونم، ولی بهجاش راه افتادم و عکس گرفتم و چند تا چیزی که دفعهی پیش ندیده بودم رو دیدم. تنهایی برا خودم خوش بودم، هرچند حالم گرفته بود.
بیرون که رفتم بهم پیام داد که چی کار کردی؟ گفتم که هیچی دارم برمیگردم. (انتظار که نداشت بشینم اونجا شاید نظرش عوض شه؟) دوباره گفت خیلی شرمندهم ولی دیگه دلم نخواست جواب بدم.
تازه خوشم میاد بازم حاضر نبودم برم دانشگاه :)) شنیدهها حاکی از اینه که کلاس هم تشکیل شده، ولی خب که چی؟ کلاسی که شاید اصلا بهم نرسه. بیخیال.
از تعطیلات متنفرم. دلم میخواد زودتر سهشنبه بشه. بعدشم شنبه بشه. همهش شنبه باشه اصن!
پ.ن. نکتهی اخلاقی این که سعی نکنید دانشگاهو بپیچونید وگرنه خودتون پیچیده میشید! :دی
پ.ن۲. فردا هم اگه حسش باشه میرم راهپیمایی که لج یه عده رو درآرم :)) (انگیزهی عالی!)