ادامه‌ی پست قبل؛ مروری بر سال قبل و کمی برنامه پیدا کردن برای سال پیشِ رو.

چند وقت پیش به یه صحبتی برخوردم از مصطفی ملکیان که می‌گفت لازمه هر آدمی یه هنری رو پیدا کنه و انجامش بده. نه اینکه حتما حرفه‌ای یادش بگیره، بلکه منظور اینه که در زندگی به یه فعالیت هنری بپردازه چون در این حالت می‌تونه خودابرازگری داشته باشه.

اونجا فکر کردم من چه هنری دارم؟

خب مثلا من یه مدت کوتاه تو نوجوانی خوشنویسی کار می‌کردم، دبیرستان به گرافیک علاقه پیدا کرده بودم، تا چند وقت پیش خیلی عکاسی رو دوست داشتم و پیگیرش بودم، یه مدت سعی کردم نوشتن رو جدی بگیرم، حتی چند ماه پیش یه کالیمبا گرفتم که ببینم چقدر می‌تونم وارد دنیای موسیقی بشم!

اما اون روزی که این پست رو از استاد خوندم، مدت‌ها بود سراغ هیچ‌کدوم از این‌ها نرفته بودم و تنها فعالیت هنری زندگیم لته آرت زدن بود! جالبه که اون روز یا فرداش موقع قهوه خوردن گفتم برید کنار من می‌خوام خودابرازگری کنم! و واقعا هم نسبت به خیلی از دفعات قبل، شکل منظم‌تر و قشنگ‌تری با فوم شیر روی قهوه درآوردم. احتمالا چون به جای سرسری انجام دادنش، براش چند لحظه وقت و دقت صرف کردم.

اما خب، کلا در طول سال گذشته، سرم خیلی با کارم شلوغ شد و شاید دلایل دیگه هم وجود داشت که اشتیاقم به این علایقم کم شد و وقت کمی براشون گذاشتم. هر چی رو هم شروع کردم زود رها کردم.

از طرفی من همیشه این تصور رو داشته‌م که به درد هنر نمی‌خورم و اون ظرافت کار هنرمندا رو هیچ‌وقت پیدا نمی‌کنم. انگار مغزم اینقدر ساختار ریاضی پیدا کرده که موقع پدید آوردن هر چیزی بیش از حد به اندازه و زاویه و تناسب داشتنش فکر می‌کنم و در نظرم این با مدل فکری یه هنرمند متفاوته. به نظرم میاد یه سری استعدادهای هنری ذاتی‌ان و هر کسی با تمرین به اون نقطه نمی‌رسه. البته که این تفکر ممکنه خیلی اشتباه باشه و از مبتدی موندنم تو همه‌ی هنرهایی که امتحان کردم ناشی شده باشه.

اما جملاتی که اون روز در مورد خودابرازگری خوندم باعث شد فکر کنم مهم نیست چقدر در یه هنر استعداد داری یا قراره توش حرفه‌ای بشی. تو می‌تونی از هنر یه هدف شخصی داشته باشی، مثلا آرامش پیدا کردن، و در آماتورترین حالت ممکن اون فعالیت رو ادامه بدی. فقط برای خودت.

پس برای ۱۴۰۳، برنامه اینه که برای این هنرهای شخصی آگاهانه‌تر وقت بذارم. برای نوشتن، برای عکاسی، برای کالیمبایی که کنجکاویم رو برمی‌انگیزه، برای تمرین خوش‌نویسی. احتمالا وقت نکنم کلاسی برم و نمی‌خوام چنین هدف‌گذاری‌هایی کنم. نمی‌خوام اینجا هم دنبال پیشرفت باشم و تو دام کمال‌گرایی بیفتم. برنامه فقط اینه که بتونم در روز چند دقیقه‌ای برای اینجور فعالیت‌ها وقت بذارم که از باقی کارها و افکار فاصله‌ی کوتاهی بگیرم. حتی اگه به اندازه‌ی یه قهوه درست کردن و لته آرت زدن باشه!