سلام. ممنون از کامنتهاتون پای پست قبل. خدا رفتگان همه رو رحمت کنه.
یه مسئلهای که هست اینه که من خیلی به بیبی وابسته نبودم. من کلا مادربزرگها و پدربزرگهام هیچکدوم تهران نبودن و ارتباط و رفت و آمدهامون کم بود. همیشه فکر میکردم اینایی که هر هفته جمع میشن خونهی مادربزرگ پدربزرگاشون چه جوریان!
این اواخر ما کمتر و کمتر میرفتیم قم. گاهی همراه بابام میرفتم، گاهی مامانم باهاش میرفت. چی میشد که همهمون با هم بریم. بعد اونجا هم این سالهای اخیر دیگه مثل قدیم نبود که یه روز جمعه یا عید همهی عموها و عمهم ناهار یه جا جمع بشن. فوقش یکی دو تاشون میومدن یا خیلی وقتا اونا هم نمیاومدن ما خودمون میرفتیم بهشون سر میزدیم. خلاصه که ارتباطا حتی از قبل کرونا هم کمتر شده بود. چه برسه به دوران کرونا.
خلاصه میخوام بگم به هر صورت وابستگی زیادی نداشتم و برای همینم الان زیاد دلتنگ نیستم. (گفتنش سخته برام)! درسته که ناراحتم ولی بیشتر از ناراحتی اطرافیانمه یا وضعیت الان بابابزرگ. و حالا این وسط بین تسلیتها، محبت بیشترِ بعضی دوستانم باعث میشه عذاب وجدان بگیرم. که انگار باید بیش از این سوگوار باشم و نیستم.
اینم میدونم بیبی جاش خوبه الان. آدم خیلی خوبی بود. درسته یه اخلاقاییش گاهی میرفت رو اعصابم ولی خب از سن بالاش بود. معلوم نیست خودم به اون سن برسم چه آدم داغون و مزخرفی بشم. ولی بازم خدا رو شکر که زمینگیر نشد. درسته گوشش درست نمیشنید و چشمش درست نمیدید و زانو درد داشت -ضعفهای متداول تو سن بالای ۸۰!- ولی میتونست خودش کاراشو انجام بده. بابابزرگمم همینطوره و میتونه از پس کارای خودش بربیاد. در نتیجه میتونم امید داشته باشم اگه سبک زندگیم رو سالمتر کنم و به اون سن برسم، منم بتونم از پس خودم بربیام!
صادقانه بگم، چیز دیگهای که ناراحتم میکنه اینه که بعضی از همون دوستان از وسط سفر و تعطیلاتشون لطف کردن تسلیت گفتن. خب این همدردی و معرفتشون رو میرسونه، ولی تو سفر بودنشون یادم مینداخت که هم تعطیلات نوروز و هم تعطیلات عید فطر ما با فوت اقوام و مجلس ختم رفتن گره خورده بود.
بقیه کسی تو فامیلشون فوت نمیکنه؟ معلومه که میکنه. ولی انگار بقیه بهتر بلدن چطور در زمانهای دیگه لحظات خوش، سفر و دورهمی برای خودشون ایجاد کنن تا این موقعیتها به تعادل برسه.
ما هیچ دورهمی خوشی نداشتیم؟ معلومه که داشتیم. فقط شاید الان و در این لحظه حجمش کمتر به نظرم میاد.
به هر صورت اینم یه موضوعیه که باعث شده کمی تو خودم برم.
اینم از ۲۰ دقیقهی امشب! نمیدونم تا کی ادامه داره :)