سلام.
فرارسیدن ماه پر خیر و برکت آبان رو خدمتتون تبریک میگم!
از زیباییهای امروز میتونم به این اشاره کنم که بالاخره استادْ ماهی رو پیدا کردم! [گفتم بذار قبل خونه رفتن یه سر برم کتابخونه. رفتم دیدم اون دو تا پسرا اونجان. ارشده از دور بهم اشاره کرد که بیا بیا! رفتم رفتم! و وقتی رسیدم خانوم منشی به پسره گفت براش سوت میزنی؟! =)) و بالاخره کارم تا حدودی راه افتاد ولی آیا اگه نمیرفتم اونا بهم خبر میدادن؟ نمیدانم!]
دیگه اینکه یه غروب زیبا داشتیم که عکس نیم ساعت قبلشو این پایین میذارم! (ای ساختمونهای مزاحم! :(( )
و نکتهی زیبای بعدی اینکه پرسپولیس از سد السد گذشت (تیتر روزنامه طور!) و رفت فینال جام قهرمانان! :) و الان که دارم اینو مینویسم، از بیرون صدای بوق ماشینهایی میاد که دارن از استادیوم برمیگردن.
امید است که باقی روزهای ماه هم برای همهمون همینطور خوب و قشنگ بگذرن. ^_^
پ.ن. بیاین برا این ارشده هم یه اسم بذاریم، ظاهرا زیاد میخوام دربارهش بنویسم :/
+ دیروز تو اتوبوس کنار یه دختره نشسته بودم و هر دو مون داشتیم تو گوشیامون کتاب میخوندیم. اون داشت چیزی که میخوند رو با خودش زمزمه میکرد و تند هم میخوند جوری که نمیشد فهمید چی میگه. همهش وز وز صداش میومد :)) این دیگه چه مدل کتاب خوندنه که بعضیا دارن؟ :))