آبان تا اینجاش که خوب بوده :دی
این چند روز سر کار میشه گفت خوب بود. اون قضیهی ادامهی پروژه بالاخره تکلیفش روشن شد (پروژه موند دست همین مدیر فعلی و البته منم از قبل بهشون ترجیحم برای موندن رو گفته بودم). همچنین در جریان چند تا پروژهی جدید قرار گرفتم که یکیش تقریبا دست خودمه. اینکه ذهنم کمی از اون قبلیه فاصله گرفت استراحت خوبی بود. هرچند تو همین روزا با مسئولیت متفاوتی برمیگردم بهش. این جدیده هم کاریه که قبلا نمونه دیتاش دستم بوده و در جریانش بودم. از جهاتی جذابیتش هم بیشتره. امروز دیوایسش به دستم رسید و حالا میتونم خودم دیتا بگیرم و ببینم چطور پیش میره. [اگه براتون سواله، چون یه کامنت با این مضمون داشتم، کار دیتا و هوش مصنوعی میکنم در حوزهی پزشکی.]
شنبه، یکشنبه و امروز با چند تا آدمی حرف زدم که معمولا مکالمات کمی باهاشون دارم، و مشارکتهایی داشتم که قبلا کم پیش میومد. اینا همه لذتبخش بود و بهم حس خوبی داد. حتی منی که علاقه ندارم از صبح تا شب با همه در حال مکالمه باشم، نیاز دارم به گاهی حرف زدن و توضیح دادن و توضیح شنیدن و اینجور تعاملها.
حواشی این چند وقت و حرفهایی که از دو طرف دعوا به گوشم میرسید، این فکر و خیال رو به سرم انداخته بود که تیم داره پراکنده میشه و همه دعواشون شده :)) ولی این چند روز فهمیدم اینطور نیست، بچهها همچنان هستن و فقط اون یه نفری که با مدیر به مشکل خورده بود یه جورایی جدا شده. تازه اونم نه با حالت قهر که بره دیگه کلا نیاد.
بگذریم از این حرفا. دارم فکر میکنم چند روز مرخصی بگیرم ولی نمیدونم باهاش چه کار کنم! واقعا چیزی که اولویتمه چند تا چکآپ پزشکیه تا سفر، ولی دلم یه استراحت چند روزه میخواد. تا چند وقت پیش میخواستم یکی از همین آخر هفتهها یه سفر یه روزه با تور برم ولی فعلا از سرم افتاده. شایدم بتونم مقصد و شکل دیگهای رو انتخاب کنم. نظری اگه داشتید بگید، چه سفر باشه چه تفریح دیگه.