سلام
یه بحثی که اخیرا خیلی میشنویم اینه که چقدر زیاد در معرض بمباران اطلاعات هستیم، حالا به دلایلی مثل پیشرفت ارتباطات و در دسترس بودن رسانهها و فضای مجازی. که این موضوع عواقبی داره مثل کمعمق شدن ما تو اطلاعاتی که دریافت میکنیم، کم شدن تمرکز، یا حتی دنبال کردن افراطی کانالها و صفحات مجازی چون نگرانیم نکنه چیزی رو از دست بدیم یا از دنیا جا بمونیم (فومو*).
خب راجع به اینا به قدر کافی شنیدیم. حالا بخشیش که ذهن خودم رو چند وقته جدیتر درگیر کرده، اینه که مصرف این همه محتوا باعث میشه آدم اون تمرکز لازم رو نداشته باشه که خودش چیزی تولید کنه.
اجازه بدین یه مثال از خودم بزنم. من تو سال گذشته سعی میکردم کمتر اینستاگرام برم و تو یه بازههایی هم موفق بودم. حتی میگفتم کمتر پست و استوری بذارم، چون خود پست گذاشتن و بعدش چک کردن لایک و کامنتها برام چیز وقتگیری بود. مخصوصا اوقاتی که محدودهی زمانی مشخص میکردم برای چک کردن اینستا، میدیدم خب این زمانِ مثلا یک ربع در روز فقط برای این کافیه که من پست و استوریهای جدید رو ببینم. در نهایت متوجه شدم چقدر فقط اینستا رو چک کردم بدون اینکه خودم چیز قابل توجهی بهش اضافه کنم (حالا کاری به ارزش این پست و استوریها نداریم). عکسهای زیادی گرفته بودم که دلم میخواست پستشون کنم ولی تقریبا هیچکدوم پست نشدن.
تو وبلاگ نوشتنم هم شبیه همین بود. در کل بیشتر اوقات نه وقتی میموند خودم چیزی بنویسم یا عکسی بذارم، نه میتونستم روی چیزایی که گاهی به ذهنم میرسه تمرکز کنم و بنویسمشون (حالا به تاثیر کمالگرایی رو این قضیه هم فعلا کاری نداریم).
میخوام بگم تولید و مصرف میتونه تو همین مقیاس اینستاگرام هم وجود داشته باشه. من اگه بخوام حتی تفریحی و بدون هدفی خاص یه محتوایی تولید کنم، مثلا یه عکسی پست کنم، نیاز به یه حداقل تمرکزی براش دارم. نیاز دارم چند دقیقه به جای مدام چک کردن عکسای دیگه، به عکس و نوشتهی خودم فکر کنم. کمتر مصرف کنم که بتونم خودم چیزی تولید کنم.
حالا اینجا یه تناقض پیش اومد برام. از یه طرف من میخوام با وجود اینکه یه تعدادی رو دنبال میکنم زمانی که تو فضای مجازی میگذرونم رو کنترل کنم، که توی این کار تا حدودی موفق عمل کردهم. اما از طرف دیگه دلم میخواد خودم هم بنویسم یا عکسایی که گرفتم رو به اشتراک بذارم و این مستلزم صرف یه زمانی توی اون فضاست که آوردهی خاصی هم شاید نداشته باشه (مثلا از نظر مالی یا شناخته شدن).
دو راهی اینه که بالاخره چقدر میخوام فاصلهم رو کم کنم؟ و چطور باید این حضور رو کنترل کنم که خودمم بتونم تمرکز داشته باشم که چیزی تولید کنم؟
چند روز پیش تو یه پست ویرگول (که گمش کردم!) دیدم یه نفر پیشنهاداتی برای سال جدید داده، و یکیش چیزی شبیه این بود: یک روز در هفته روزهی محتوا بگیرید! این رو که دیدم همهی اون افکار بالا تو ذهنم جمع شد و فکر کردم شاید جوابش این باشه.
و این کار خیلی فراتر از اینه که یه روز فقط اینستا رو چک نکنی. قضیه اینه که کلا یه بازهای (یک روز یا کمتر یا بیشتر) هیچ محتوایی به خورد مغزت ندی! کتاب نخونی، فیلم نبینی، اخبارو دنبال نکنی، و... چون شاید باید اجازه بدیم این همه اطلاعاتی که وارد مغزمون شده یه کم تهنشین بشن، ایدههای به درد بخورش رو جدا کنیم و بقیه رو بریزیم دور. بعد شاید بتونیم حرف خودمونو از این بین پیدا کنیم، مثلا چیزی بنویسیم.
حالا دارم فکر میکنم شاید خوب باشه برای شروع، هر روز مثلا در حد یک ربع، نیم ساعت زمان بذارم که فقط زل بزنم به کاغذ یا کیبورد. بدون اینکه چیزی رو وسطش چک کنم و بدون اینکه بخوام حتما پستی برای وبلاگ بنویسم یا خروجی خاصی داشته باشم. فقط برای اینکه چهار تا جمله یا اصلا کلمهی کلیدی از ذهنم بیرون بکشم.
بعد میتونم بازهی زمانی اون روزهی محتوا رو کمکم به یک روز هم برسونم.
در آستانهی ماه رمضان پیشنهاد میکنم شما هم به روزهی محتوا فکر کنین! :)
* FOMO: Fear of missing out