بلاگی از آنِ خود

اگه منظورت بیگ بنگه که خب من شخصا معتقدم اتفاقا و مخلوقات اونقدر پیچیده ان که نمیتونه دلیلش بیگ بنگ باشه

سلام چطور غیر قابل رد شدنه؟

خب درسته. اینم یه زاویه نگاه کردن به دنیاست.

مهم اینه که فکر نکنیم میدونیم زمان چیه و واقعیتی که جلومونه چیه چون هیچ کسی نمیتونه متوجهش بشه. میتونیم یه چیزای محدودی رو پیشبینی کنیم ولی حتی سنگبنا های اولیه واقعیت رو هم نمیتونیم متوجه بشیم که خاصیت های دوگانه باشن. مثل خاصیت گوجی ذره ای الکترون که هر جفتش هست و متناقضه یا هزار تا چیز کوانتومی دیگه. این که واقعیت جلومون رو ساده بگیریم و متوجه نباشیم ۹۵ درصدش ماده و انرژی تاریکه و چیزی راجع بهش نمیدونیم یکم ساده انگارانه است. این که فکر کنیم زمان رو متوجه میشیم خیلی غرور زیادی میطلبه چون واقعا نمیدونیم چیه و چرا داره مارو به این سمتی که باید ببره میبره‌ راه فهمیدنشم نگاه کردن و کنکاش کردن دنیای درون و بیرونه که با ابزار های مختلفی میشه یه چیزایی متوجه شد. ولی در نهایت واقعیت خیلی پیچیده تر از اونیه که بشه توصیفش کرد. 

فکر میکنیم میفهمیم گذشته و آینده و حال چیه. در حالی که همه چیز داره همین الان اتفاق میفته و هیچ گذشته و آینده ای وجود نداره. همه ی شروع و پایان این دنیا تو یک لحظه است ولی برای ما که دارین تجربه اش میکنیم دور خورشید و روی زمین و تو این بدن ها با یه سرعت خاصی برامون باز شده که تکامل رو از چشمای خودمون ببینیم و واقعیت رو تجربه کنیم. وگرنه اگه بخوایم در دیده جانان نشینیم همه چیز خودمونیم و هیچ چیزی جلو عقب تر از ما نیست و به قول آهنگ stairway to heaven و البته خیلی متون دیگه

One is all and All is one

اگر به خدا اعتقاد نداشتم به اینکه همه مخلوقاتش هدفدار و از روی حقِ شاید قبولش میکردم. البته چندسال پیش این نظریه رو خوندم بنظرم جالب بود ولی بعد که دبیر فلسفه مون نظریه مه بانگ رو با استدلال هایی بر رد کردنش گفت.

این ویدیو درباره چیه؟

مگر بیگ بنگ هدفدار نیست؟ نظمش را نمی‌بینید؟

ها ؟؟؟

همه همین الان به وجود اومدیم ؟؟؟

پس قبلش چی بود ؟ /:

نفهمیدم...

این جوری کلا زمان معنا نداره که...

می‌گفتم:

سلام

واقعا؟چه دنیای عجیبی هست!

خداحافظ

:)))))

چیزی نمی‌تونم بگم چون هیچ علمی در رابطه با این موضوع ندارم.

هنوز بحث اینکه زمین گرد هست یا تخت برام کامل هضم نشده 😅

و اینکه کلا داخل اینجور بحثای علمی هم خیلی شرکت نمی‌کنم که بخوام نظری بدم.

اینا خیلی جالبن برای منم! :))

مثلا اینم هست که شاید شنیده باشید، من اون موقع که یکی برام گفت نتونستم چیز غیر منطقی توش پیدا کردم که رد بشه. اینکه از کجا میدونیم رنگی که مثلا ما میبینیم به عنوان رنگ «آبی»، دقیقا همون رنگی باشه که مثلا یکی دیگه هم میبینه؟ یعنی چجوری میشه ثابت کرد یکی آبیِ ما رو زرد نمیبینه ولی چون از بچگی بهش گفتن این آبیه اونم میگه خب آبیه دیگه؟

+فکر کنم قرن‌ها از آخرین کامنتم توی اینجا میگذره :))

اولا تف به این جهان که ثانیه اول خلقتش کلی خاطره چرت گذاشته واسه ما:/

تازه به عنوان اولین نسل خلقتش حسن روحانی رو ارائه داده!

خب قبلش خدا بوده...

کلا خدا همیشه بوده بعد خلق کرده

بعد خدا زمان رو هم خلق کرده

اصلا کلا پشمانم ریخ /:

والا همه چی ممکنه !

یادمه یکی از دوستام بهم گفت همه چیز کلا یه توهمه. 

ولی من سر در نمیارم!

نه ببین قسمتی که از بیگ بنگ برام قابل پذیرش نیست اینه که تصادفیه. من میگم تو تا یک اتم رو پروگرم نکنی نمیفهمه که با چی واکنش بده که. حداقل یه برنامه نویسی(!) اولیه لازم داره که بعد کامل بشه وگرنه تکامل و جرقه ی اولیه که منطقیه.

در مورد در همین لحظه خلق شدن همه چیز هم واقعا نمیتونم چیزی بگم چون به این تکامل و تدریج عادت کردم. ذهنم بهش عادت کرده و نمیتونه مدلهای دیگه رو درست شبیه سازی کنه. یعنی مثلا جرقه برام پذیرفتنیه ولی هضم همه ی چیزی که الان هست در یک لحظه، یکم سخته(که خب میگم بخاطر عادتیه که ذهنم داره)

نه چیز خاصی نگفت. اونم خودش مثل من گیج بود.

فقط گفت یه جا شنیدم که همه ی چیزهایی که اطرافمون میبینم توهمه.

مثلا من برای دوستم توهمم. اونم برای من توهمه :/

خب اصلا با عقل جور نمیاد!

اگه قرار بود همه چیز توهم باشه پس چرا پدیده های جهان رو مثل هم میبینیم؟

چرا مثلا هر کس مدرسه رو یه جور خاص نمیبینه؟

خب میدونی بهش که فکر میکنم نمی‌شه همه چیز همونطور که بوده از همون اول حضور داشتن. آخه یه جوریه از نظر منطقی که بخوایم نگاه کنیم. نمیدونم بازم

خب میدونی من تقریبا پارسال از دبیر فلسفمون پرسیدم چون توی کتاب فلسفه هم بهش اشاره کرده بود. دبیر ماگفتن اگر کسانی که نظریه مه بانگ رو دلیل پیدایش جهان میدونن به این معتقد باشند که این انفجار بزرگ کاملا اتفاقی و بدون علت و معلول بوده رده! چون هم اصل وجوب بخشی علت به معلول که به معنای تخلف ناپذیری و حتمیت در نظام هستی هست رو نادیده میگیره. حتی اصل علیت که میان علت و معلول ارتباط و پیوستگی درجریانه.و اصل سنخیت میان علت و معلول که نظم و قانونمندی پدیده هاست که اگر انکار بشه یعنی هیچ نظمی  وقانونی بین هیچ چیز در جهان وجود نداره. در کل میگفتن  وقتی جوری میگن که مفهوم اتفاق ازش نتیجه گرفته میشه ممکنه رد بشه. البته من اونموقع خیلی قیقد نپرسیدم و کامل یادم نیست. نمیدونم رده یا قبول:)

البته بگما من هیچ علمی ندارم دربارش نظر بدم فقط پرسش و پاسخ های خودم رو گفتم وگرنه من نه نجوم خوندم و نه دانشمندم:)

اره دقیقا معلمم ماهم میگفت ممکنه ولی اگر اسم اتفاقی بودن روش باشه قبول نیست چون جهان براساس حکمت و اراده آفریده شده:)

از خنده زیاد از حال می رود ....

بهم بر میخوره که با این همه درک و فهم و شعور از زیر بُته خاردار دراومده باشم انصافا :)))

ام...

راستش من در طول خوندن پست و کامنت‌ها بهش فکر کردم و الان کاملا می‌تونم باور کنم که همه‌چیز همین لحظه شکل گرفته

چیز غیرقابل درک/پذیرشی نیست برام

نفهمیدمش😁

طبق این فرمول گذشته‌ای وجود نداره کلا

من الان تو الانم و تازه به وجود اومدم ولی لحظه‌ی بعد من تو لحظه‌ی قبلش وجود نداشتم و کلی هیچی نبوده 😁😁😁

خیلی قابل درک تر از اچناییه که میگن زمین تخته :/

یه اعتراف بکنم؟ تا چندروز این پستت رو باز نمی‌کردم چون فکر می‌کردم واقعا یه افجاری چیزی رخ میده و کلی تگلیل پخش میشه و یه آهنگ مزخرف شاد هم با ولوم بالا پخش میشه :/

این حرف و ادعا مصداق همون ضرب المثل معروف خودمونه ه میگه

ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه ست

هیچ‌چیز از هیچ‌کس بعید نیست 😂😂😂

نه جدی فکر می‌کردم یه مفهومی پشت اون حرکتتون باید باشه😅

سلام 

این سوال منم هست که چرا باید یه زمانی رو صرف کنیم برای نقض یا بوجود اوردن یکسری ادعا!؟ 

ولی از یه طرف هم میشه نگاه کرد که نقض یا بوجود اورنشون باعث میشه ما بیشتر در مورد جهان هستی و خیلی چیزای فکر کنیم و آگاه بشیم در مقابل چیزهایی که خیلی اوقات غیر آگاهانه باهاشون برخورد کردیم.