سلام، امیدوارم که خوب باشین :)
۱) از پست قبل دو تا گزارش باید بدم. اولا یکشنبه با اینکه میدونستم سر دوستم شلوغه و هر روزی ممکنه بتونه برام وقت بذاره جز همون روز، درخواستم رو بهش گفتم و یک «امروز نه»ی قاطع شنیدم! البته گفت فردا اگه اومدی هستم، ولی نه تنها فرداش، بلکه ادامهی هفته رو هم تصمیم گرفتم نرم. چون فقط در مورد همین فرد میدونستم شبش مهمونی شب یلدا داشتن، و اصلا دلم نمیخواست تا چند روز تو جمع افرادی قرار بگیرم که احتمالا اونا هم از تجمعات خونوادگی اومده بودن :/
دوما همون روز بعدازظهر، رفتم یک کتابفروشی که وعده داده بودن یه خطاط جوان به مناسبت یلدا و ولادت حضرت زینب قراره بیاد خطاطی کنه و هدیه بده. رفتم و گفتم که بیزحمت برای من هم بنویسن و باحال بود که چون داشت دیر میشد، بعد از من دیگه سفارش قبول نکردن :)) خلاصه نتیجه این شد (البته بدون قابش):
+ یه جایی از خونه نصبش کردیم که به قول داداشم جای صدق الله العلی العظیمه، نه بسم الله😅
۲) سالهاست چیدمان تقریبا غیرقابل تغییر اتاقم رو مخمه که چرا باید تخت زیر پنجره و دقیقا نقطهی مقابل شوفاژ باشه که من زمستونا یخ بزنم؟ روی زمین خوابیدن رو فقط گاهی بعدازظهرا امتحان میکردم که چون زمین سفته زیاد نخوابم! اما الان چند شبه طبق تئوری «اگه چیزی اذیتت میکنه جاتو عوض کن، تو درخت نیستی!» یه تشک قدیمی آوردم کنار شوفاژ انداختم و شب اونجا میخوابم. یه کم ناهمواره ولی خب جام گرمه!
۲.۵) نکتهی رو اعصاب دیگه، سیم هدستم بود که سمت راست لپتاپ نصب میشه و از اینور میاد به گوشی سمت چپ. توی این مسیر، سیم از وسط کیبرد رد میشه و تو دست و پاس! در همین راستای درخت نبودن، امروز متوجه شدم که خب میتونم هدست رو برعکس روی گوشم بذارم :| لزومی نداره اون سمتش که نوشته راست حتما رو گوش راستم باشه :/ خلاصه این مشکلم حل شد :))
۳) صبح داشتم تو کانتکتهای گوشیم میگشتم و بعضیاشون رو پاک میکردم. من معمولا همه رو به اسم و فامیل، یا عنوان و فامیل (آقا یا خانم یا دکتر فلانی) سیو میکنم. بعضی جاهایی که زیاد پیام میدن مثل بانک رفاه یا اسنپ رو هم ذخیره کردهم. حالا بگذریم از افرادی که یادم نمیاومد کیان، به یه موارد جالبی برخوردم. مثلا دو تا شماره به اسمهای Who و Whooo داشتم. اینا شمارههایی بودن که یه موقعی زنگ زده بودن و من حواسم نبوده، سیو کرده بودم اگه دوباره زنگ زدن بفهمم همون قبلیان! یا یکی به اسم Holiday داشتم؛ کسی که قرار بود کتاب فیزیک هالیدی (Halliday هست البته!) رو ازم بخره (که وقتی بعد از یه هفته بهش پیام دادم که چی شد؟ تازه گفت که منصرف شده :|). در نهایت دیدم یکی رو به اسم Sleep سیو کردم و هر چی فکر کردم یادم نیومد این یکی قضیهش چیه! ایدهای دارین؟ :))
۴) تازگی دو تا شورتکات جدید یاد گرفتم! حتما میدونید که ctrl+V متن کپی شده رو پیست میکنه. حالا اگه پنجره+V رو بگیرید، لیست چیزهایی که اخیرا کپی کردین (Clipboard) رو میاره که به نظرم به دردبخوره. کلیدهای پنجره+نقطه رو هم اگه بگیرید، لیست اموجیها رو میاره! من اصلا نمیدونستم اموجی داره ویندوز، یعنی میدونستم وجود دارن ولی همیشه برام سوال بود که از کجا میان D:
کشف پنجره + چیزای دیگه رو هم به عهدهی خودتون میذارم :))