سلام
دیشب دم غروب به هدف دیدن دنبالهدار نئووایز (که به خاطر آلودگیهای نوری و ساختمانی :/ از پشت بوم دیده نمیشه) رفتیم آبشار تهران. حالا نمیدونم تا حالا از اونجا کسی دیدهتش یا نه، ما که از همون دم خونه دیدیم اون سمتِ آسمونْ ابریه، ولی رفتیم باز با اینکه برنامهی دیگهای هم نداشتیم! سر یه قضایایی که حوصلهی توضیحش رو ندارم، تقریبا از همون اول جدا شدم و راه خودمو رفتم. رفتم تا به یه حوضچهای رسیدم و چون از اون همه پله بالا رفتن خسته شده بودم، نشستم رو سنگهای کنارش. یه ذره شاید جای عجیبی بود ولی برا خودم جالبه که برام مهم نبود اونجا نشستم و تنهام و ملت چی فکر میکنن یا نکنه چیزی بگن. تو حال خودم بودم و داشتم سعی میکردم بفهمم صاحب صدای قورباغهای که میشنیدم کجاس، که مثلا وقتی از آب میاد بیرون ازش عکس بگیرم. (هدف نئووایز بود بعد ببین ما به عکس گرفتن از چی رضایت دادیم!) بعدتر فهمیدم دو تا قورباغهن، یکیشون از این طرف حوض صدا میکرد دومی از اونطرف جواب میداد. خلاصه فکر کنم نهایتش یه ربع اونجا نشسته بودم ولی شاید چون در طول اون مدت هوا تاریک شد بیشتر به نظرم اومد.
دم صبح خواب دیدم مسافرتی جایی بودیم و کلی قورباغه اونجا دیدیم. بعد که برگشتیم، من تو ترکیبی از حمام خونهی قبلی و آشپزخونهی خونهی فعلیمون بودم که متوجه شدم صدای قورباغه میاد. گشتم و دیدم چسبیده به شلوارم، و هر کار میکردم جدا نمیشد :| یه بار موفق شدم جداش کنم بعد دیدم دوباره اومده سر جاش -ــ-
این خواب منو یاد یه خاطره از خیلی سال پیش انداخت که با خانواده رفته بودیم شمال و یه روزش رفتیم جنگل. تو راه عقب ماشین راحت دراز کشیده بودم و پام رو تکیه داده بودم به اون دستگیرهی بالای شیشه، و یادمه یه لنگه جورابم دراومد و باد بردش :)) توی جنگل نمیدونم چطوری بود که تا یه جایی رو با ماشین رفتیم و پیاده شدیم تا چیزی بخوریم. اطرافمون پر از قورباغه بود و یه چیز محوی یادمه که انگار وقتی برگشتیم محل اقامتمون، دیدیم یه قورباغه تو صندوق عقب جا مونده و باهامون اومده :)
اونی که من دیدم اینقد خوشگل نبود :))
حالا نمیدونم تعبیر خوابم کدوم گزینهس؟ (دو گزینهی اول رو از اینجا کپی کردم)
الف) دیدن قورباغه در خوابتان بیانگر ظرفیت تغییر یا پیشبینی نشدههاست. قورباغه ممکن است شاهزادهای باشد که تغییر قیافه داده، و بیانگر تحول، احیا یا تولد دوباره است. (اینم شانس ماس، از این شاهزادههای طلسمشده نصیبمون میشه =)) )
ب) شنیدن صدای قورباغه در خوابتان بیانگر این است که شما چیزی که میخواستید را به طور کامل انجام ندادهاید و به آن نرسیدهاید.
ج) شما گیر یه موجود سیریش ولنکن افتادهاید یا میافتید :| (از اونجایی که هیچکدوم از موارد اون صفحه به چسبیدن قورباغه به پاچهی شلوار اشاره نداشت اینو خودم نتیجه گرفتم)!
د) قورباغهات را قورت بده :/
ه) این خواب صرفا به خاطر دقایقی همنشینی با قورباغهها و مرور خاطرهی کوتاهی از خانهی قبلی در طول روز بوده، پس لطفا به زور گودرز و شقایق را به هم ربط ندهید!
گزینهی مورد نظر رو انتخاب کنید یا اگه نظر دیگهای دارین اضافه کنین. ببینیم کدوم رای میاره :))
پ.ن. دیشب که داشتم برمیگشتم سمت ماشین، یه خونوادهی سه نفره از کنارم رد شدن. شنیدم پسره داشت برا پدر مادرش تعریف میکرد که گرگ از انسان میترسه و برا همین حمله میکنه بهش و خیلی هم وحشیه! اول فکر کردم چه مسخره، ولی بعد به خودم گفتم آره اینجوری باش که وحشیانه به ترسات حمله کنی! (و صبح به ذهنم رسید که باز خوبه خواب گرگ ندیدم :/ )