چند روز پیش این مطلب رو میخوندم که در مورد افراد چند پتانسیلی (multi-potentialites) حرف میزنه؛ آدمایی که به زمینههای مختلف علاقه دارن و چند تا فعالیت رو همزمان جلو میبرن، یا ممکنه هر بار از یه کار خسته بشن برن سراغ یاد گرفتن یه کار دیگه. پیشنهاد میکنم شما هم بخونیدش، آخر مطلب یه ویدیوی تد هست اونم ببینید. احساس کردم از بعضی جهات منو داره میگه، البته میدونم با اطمینان نمیتونم بگم چون احتمالش هست در حال توجیه ضعفای دیگهای باشم، ولی به نظرم رسید تا حدی این مدلی هستم. هیچ وقت رشته یا کاری نبوده که خیلی زیاد بهش علاقمند باشم و بگم یا این یا هیچی (تو انتخاب رشتهی لیسانس اینقد نمیتونستم انتخاب کنم که آخرش دو تا رشته از چند تا دانشگاهو یکیدرمیون زدم ببینم چی درمیاد :دی). رشتهها و فعالیتهایی وجود داره که دلم میخواد اونقدر وقت داشته باشم که بتونم تو هر کدوم تا یه جایی برم ببینم چی به چین و کدوم جالبتر و بهدردبخورتره برام. هیچوقت نتونستم یه هدف واحد برا چند سال آیندهم تعریف کنم و بگم فقط برای رسیدن به این برنامهریزی میکنم. حتی گاهی فکر میکنم که اگه یه زمانی خواستم تمام وقت کار کنم، دو جا پارهوقت برم که تنوع داشته باشه!!
تو ویدیوهه میگه آدمهای چند پتانسیلی بهتر از بقیه میتونن ایدههای مختلف رو با هم ترکیب کنن (که همین باعث به وجود اومدن علوم بین رشتهای شده)، بهعلاوه سرعت یادگیریشون و همینطور تواناییشون در سازگار شدن با شرایط بیشتره. بعد میگه به شرطی این سه تا قابلیت محقق میشه که کسی تحت فشار نذاردشون که چرا رو یه کار تمرکز ندارن و هی از این شاخه به اون شاخه میپرن. به نظرم رسید این خیلی مهمه. که بتونیم این مدل شخصیت رو –چه خودمون چه تو اطرافیانمون- بپذیریم و سعی کنیم به یه مسیر درست هدایتش کنیم. حداقل نزنیم تو سرش که تو هیچی نمیشی :))
رفتم تو سایت همون خانومه توی ویدیوی تد، دیدم یه کوییز هم گذاشته. نتیجهش برا من این بود که mixed-style multipotentialite هستم! یه جایی وسط طیف! البته نمیدونم چقد تستش درست و کارشناسی شده هست، ولی خب جالب بود، یه ایدهی کلی به آدم میده.
بازم پیشنهاد میدم کل اون پست رو بخونید، من فقط از یه بخشش که بیشتر توجهم رو جلب کرد نوشتم.