سلام
این چند روز سه تا پست خوب خوندم دربارهی شبهای قدر، دیدم چه قشنگ میگن، تا حالا اینجوری به قضیه نگاه نمیکردم. این سه تا پست بودن که شاید شما هم دیده باشین: چالش سند یک سالهی زندگی | اِنّا اَنزَلناهُ فی لَیلَه القَدر | قدر و همت
باعث شد به این جمعبندی برسم که شب قدر فقط برای دعا کردن و نعمت بیشتر خواستن نیست، در کنارش باید برای استفاده ازشون طرح و برنامه بریزم. برنامه ریختن مستلزم شناختن نعمتها، سرمایهها، امکانات، استعدادها و تواناییهایی که الان دارم هم هست. اینکه تا حالا چه جوری ازشون استفاده کردهم و از این به بعد باید چه جوری باشه. در کل اینکه بفهمم کجام و کجا میخوام برم. این چیزاس که قدر و ارزش و اندازهی منو تعیین میکنه. بالا رفتن اینو باید از خدا بخوام و از طرفی خودمم باید براش تلاش کنم. اصلا حدیث داریم از امیرالمؤمنین که میگن: ارزش هرکس به اندازهی همت اوست. :)
یه چیز محوی یادمه از حرف یکی از معلمای دینی دبیرستانم که تو کتابم نوشته بودم. میگفت شُکر کردن سه مرحله داره: زبانی، قلبی، عملی. خب قطعا دربارهش میشه خیلی حرف زد و تفسیر کرد، ولی چیزی که در ادامهی حرفا بالا یهو به ذهنم رسید اینه که شکرِ عملی، شاید از یه جهت همین استفادهی درست از نعمتها و سرمایههامون باشه. از طرفی اینم میدونیم که: شکر نعمت، نعمتت افزون کند! :)
خلاصه در کنار این که از خدا نعمت بیشتر و تقدیر خوب برای سال بعدمون میخوایم، حواسمون به اینم باشه که قرار نیست خدا همه چی رو اوکی کنه و ما فقط بشینیم لذتشو ببریم تا سال بعد :))
برداشت ناقص منو ببخشید، فقط چیزایی بود که به ذهنم رسید. و قطعا مخاطبش در درجهی اول خودمم که خیلی عقبم...
توی این آخرین شب قدر، منو هم تو دعاهاتون یاد کنید :)