شاملو یه شعری داره که این‌طور شروع میشه:

دهانت را می‌بویند مبادا گفته باشی دوستت دارم

دلت را می‌پویند مبادا شعله‌ای در آن نهان باشد

روزگار غریبی‌ست نازنین...

این شعرو داریوش خونده و ظاهرا چیز معروفیه. (من امروز اولین بار بود گوش می‌دادم)

علیرضا قربانی هم خونده‌تش. شیش دقیقه و نیم آهنگه و از نزدیک دقیقه‌ی چهارم شروع می‌کنه به خوندن چند خط شعر دیگه. یه چیز داغون‌کننده‌ای شده اصلا :) میشه گفت هر بار آهنگو گوش میدم که برسم به اینجاش:

نمانده در دلم دگر توان دوری

چه سود از این سکوت و آه از این صبوری

تو ای طلوع آرزوی خفته بر باد

بخوان مرا تو ای امید رفته از یاد...

🎧 علیرضا قربانی - روزگار غریب [بریده شده]

‌براتون همون سه دقیقه‌ی آخرو جدا کردم. کاملش رو از اینجا می‌تونید دانلود کنید.

+ سر آپلود آهنگ به طرز مسخره‌ای از بیان پرت شدم بیرون و در حالی که پسوردم رو نمی‌شناخت به طرز مسخره‌تری تونستم وارد بشم؛ از طریق ایمیل بازیابی پسوردی که چند ماه پیش اومده بود :|
ویرایش: الان که داشتم پست‌های جدید رو می‌خوندم به این پست رسیدم از وبلاگ فانوس. که به بهانه‌ی همین آهنگ نوشته شده. البته دو روز پیش :) ولی من الان دیدمش.