سلام. حالتون چطوره؟ :)

عرضم به خدمتتون که چهارشنبه ۴ اسفند بالاخره دفاع کردم! در کل با وجود اصلاحاتی که داورا گفتن خوب بودش. نمره رو هنوز نذاشتن تو سایت ولی حدودی که استادم پیش‌بینی کرد نمره‌ی خوبیه. چیزای زیادی تو ذهنمه که چند روزه می‌خوام بنویسم. هر چی رو الان یادم میاد می‌گم، شاید بعدا بازم پست گذاشتم.

۱) قبل از جلسه: جدای از خود ارائه که نگران آماده کردنش و رسوندن زمانش به چیزی بین ۲۰ تا ۲۵ دقیقه بودم و همینطور نگران سوالایی که ممکنه بپرسن، سر جلو رفتن درخواست دفاع و گرفتن لینک جلسه مجازی و این کارها هم خیلی ابهام و نگرانی وجود داشت. درسته که خودمم کمی دیر درخواست رو ثبت کرده بودم ولی آقای آموزش از منم کندتر بود :)) تو روزهای قبل دفاع کارها کند پیش می‌رفت بعد یهو درست می‌شد، بعد دوباره یه ابهام جدید پیش میومد. یه طوری بود که حتی تا نیم ساعت قبل دفاع مطمئن نبودم جلسه تو همون لینکی که فرستادن با موفقیت برگزار می‌شه یا باید لینکو عوض کنیم. دفاعم ۸ صبح بود و همینم یه کم هماهنگی‌ها رو سخت می‌کرد اول صبحی. بعد فکر کنین صبح بیدار شدم دیدم استاد داور داخلی که مدیر جلسه هم هست، ایمیل زده که فرم‌های دفاع رو کسی براش نفرستاده! یه چیزی براش فرستادم و به آموزش هم ایمیل زدم که اونا هم بفرستن ولی ظاهرا بدون اونا برگزار شد جلسه و مشکلی نبود. خلاصه استرس و اینا اینقدر زیاد بود که قبل از دفاع برای اولین بار در زندگیم پروپانول خوردم! تاثیرش رو به طور آنی حس نکردم ولی خب تونستم آرامشم رو حفظ کنم سر جلسه.

۲) حین جلسه: استادم گفته بود احتمالا ازم بخوان وبکم رو روشن کنم تا ببینن خودمم! روسری سر کردم و یه شومیز پوشیدم، با همون شلوار گل‌گلی تو خونه :)) تیپ بامزه‌ای بود و مامانم ازم عکس گرفت فرستاد تو گروه خانوادگی :دی حالا مامانم وایساده از من عکس بگیره، اون‌طرف مدیر جلسه (داور داخلی) آنلاین شده داره منو صدا می‌زنه ببینه کجام :))

بعدش از مدیر جلسه پرسیدم لازمه جلسه رو ضبط کنم؟ گفت آره خوبه اگه ضبط کنی. بعد از سلام علیک‌ها پرسیدم لازمه موقع ارائه هم وبکم روشن باشه؟ گفتن آره روشن باشه بهتره، حالا اگه سرعت کم شد بهت می‌گیم. گذشت و سعی کردم به قیافه و بک‌گراند اتاقم فکر نکنم خیلی :)) خدا رو شکر برای اولین بار از تمرین‌هام به این طرف تونستم زیر ۲۵ دقیقه ارائه رو جمع کنم. موقع سوال و جواب که شد، جهت یادآوری گفتن مواردو یادداشت کن یا می‌خوای ضبط کن و من اینجا یادم افتاد دکمه ضبط جلسه رو نزده بودم =))

خلاصه بخش دوم جلسه رو ضبط کردم. اسکای‌روم یه افزونه داره برای ضبط جلسات که کار باهاش خیلی راحته. فقط این مدلیه که وقتی توقف ضبط رو می‌زنی، لینک ویدیوی ضبط شده به طور خودکار باز و پخش می‌شه. مامانم قبلش اینو بهم گفته بود ولی یادم رفته بود من :)) وقتی قرار شد از جلسه خارج بشم که استادا سر نمره و این چیزا بحث کنن، تشکر و خداحافظی کردم و ضبط رو هم قطع کردم ولی تا اومدم برم دیدم استاد خارجی داره راجع به اولین سوالی که پرسیده بود یه چیزی می‌گه. با تعجب صبر کردم صحبتش تموم بشه ولی دیدم نه داره عینا همونو می‌گه، چون درواقع ویدیوهه‌س که داره پخش می‌شه =)) که خب صداشم پخش شده بود و همه شنیده بودن :)) خلاصه فکر کنم شاد شدن از دستم :))

+ هنوز بعد از ۴-۵ روز برنگشتم ویدیوی ضبط شده رو ببینم :))

۳) بعد از جلسه: این چند روز سعی کردم استراحت کنم. چند اپیزود سریال دانلود کردم که بین پیکی بلایندرز و مانی هایست یکی رو شروع کنم ولی عملا شب‌های مافیا رو دیدم فقط :)) دلم می‌خواست یه جور مفیدتری استراحت کنم ولی نمی‌دونم چی شد زانو درد گرفتم و حتی پیاده‌روی هم کار سختیه. البته الان بهتر شده. آخر هفته با دو گروه از دوستام رفتیم بیرون. توی هر گروه می‌دونستم یکی‌شون به زودی داره میره به یه کشور دیگه. تو گروه دوم فهمیدم از ۵ نفرمون درواقع ۳ نفر کارای رفتن‌شون تا حد خوبی جور شده. پیش خودم گفتم باز خوبه این قرارها بعد از دفاع من گذاشته شد وگرنه چقد حس عقب بودن می‌خواستم بکنم!

الانم درست نمی‌دونم چی کار باید بکنم! خب برنامه و کار زیاده. هم انجام دادن اصلاحات پایان‌نامه و کارهای فارغ‌التحصیلی، هم پروژه‌هایی که با بقیه داشتیم از قبل، هم برنامه‌های شخصی. ولی انگار انرژیم ته کشیده و زیاد بودن گزینه‌ها هم باعث می‌شه ندونم از کجا شروع کنم. به یه اولویت‌بندی و برنامه‌ریزی خوب احتیاج دارم.

فعلا همین. شما چه خبر؟ :)