سلام

منم مثل بیشترتون صبح جمعه رو با خبر تلخ شهادت سردار سلیمانی شروع کردم. تو خواب و بیداری یه کم طول کشید بفهمم چی می‌خونم ولی بالاخره دوزاریم افتاد.

کم‌کم همه داشتن تو اینستا و غیره پست و استوری می‌ذاشتن. من خیلی وقتا، سر خیلی اتفاقا ترجیح میدم نظر ندم. همیشه این فکرا تو سرم می‌چرخه که ممکنه این حرفم باعث این برداشت بشه که کلا تفکرم یه چیزیه که دقیقا نیست و در نتیجه باید یه ساعت مقدمه بگم که فلان برداشت نشه و این چیزا! از طرفی تو بعضی مسائل فکر می‌کنم اصن چه دلیلی داره همه نظر بدن، که بگن آره ما هم به خاطر مثلا زلزله یا آتیش‌سوزی ناراحت شدیم ولی مستقیم بعدش کافه رفتن‌شونم استوری کنن... (دیدم که میگم)! انگار که یه جور رفع تکلیف باشه! خلاصه درست یا غلط، معمولا خیلی راجع به هر اتفاق و مسئله‌ای نظر نمی‌دم.

ولی این بار حس می‌کردم نمی‌تونم هیچ کار نکنم. عکس پروفایل عوض کردم، استوری گذاشتم، ولی باز دلم آروم نمی‌شد. همه‌ش بین اینستا و تلگرام و بلاگ جابه‌جا می‌شدم ببینم چه خبره. یه کار خیلی عقب افتاده داشتم که می‌دونستم با این اوضاع بهش نمی‌رسم. از اینستا و اکانت اصلی تلگرامم لاگ‌اوت کردم که البته اینستاهه خیلی دووم نیاورد و دوباره بعدازظهر بازش کردم :)) ولی بالاخره موفق شدم اون کارو تا شب تموم کنم و بفرستم به هر شکلی که بود.

امروز صبح متوجه شدم یکی از دوستای کارشناسیم آنفالوم کرده. این برا خیلیا احتمالا پیش اومده از بس که بعضیامون منتظریم یه چیزی بشه و بپریم به هم و همه چیزو با هم قاطی کنیم. تازه من هیچ حرف سیاسی یا توهین‌آمیزی ننوشته بودم (فقط یه آیه قرآن گذاشته بودم)، و اینش برام جالب بود که با اینکه مواضع و جهت‌گیری سیاسی این دوستم کاملا برام مشخصه، در عین حال همیشه به نظرم می‌رسید هم منطق شنیدن حرف مخالف و هم یه حس وطن‌دوستی رو داره. شایدم من اشتباه می‌کنم و این مفاهیم برای اون معنی متفاوتی دارن...

خلاصه می‌خوام بگم ما کلا عادت داریم فریاد روشنفکری و تحمل عقیده‌ی مخالف می‌زنیم، ولی نوبت خودمون که میشه تحمل‌شو نداریم. یهو صبح بلند می‌شیم و تصمیم می‌گیریم هر کی رو که مثل‌مون فکر نمی‌کنه آنفالو کنیم! مهم هم نیست اگه طرف فامیل یا دوست و آشنا باشه. مهم نیست اشتراکاتی که تا الان داشتیم. مثل من فکر نمی‌کنه؟ باید حذفش کنم!

نمی‌خوام بگم مثلا خیلی منطقی‌ام، ولی منم تو پیجم افرادی بودن که کاملا برعکس تفکر من نظر بدن، یا ظاهرا هم‌نظر باشن باهام ولی یه حرف تندی بزنن که خوشم نیاد. با هیچ‌کدوم نه وارد بحث شدم نه آنفالو کردم. ولی اینجا بود که فهمیدم لازمه منم یه وقتا، یه ذره به عقیده‌م اشاره کنم.

امیدوارم مخصوصا این روزا و تو این وضعیت، تندروی از هیچ جهتی اتفاق نیفته. این چیزیه که منو می‌ترسونه.